کلمات کلیدی: زنجیره تأمین، هزینههای پنهان، لجستیک، جانمایی تجهیزات، زیرساخت، حملونقل، سهولت دسترسی، سرمایهگذاری، آیندهپژوهی و آیندهنگری، سود، رقابت
نگارنده: مجتبی تراشی
چکیده:
سرمایهگذاری در صنعت فولاد نیازمند آگاهی بالا و درک کامل
از شرایط موجود و آینده دارد. معمولاً سرمایهگذاری در این صنعت بلافاصله به
بازدهی و سود زیاد منتج نشده و بسته به نوع صنعت و محصولات آن، ممکن است نقطه سربهسر
در سرمایهگذاری و کسب سود، بعد از چند سال به ثمر برسد. آگاهی زیاد، نیازمند
مطالعه دقیق بازارها، اشراف بر تکنولوژی، مطالعه آینده و آیندهپژوهی دارد. شناخت
صنایع بالادستی، پاییندستی، رقبا و بازیگردانان بازار، کالاهای جایگزین احتمالی، تأمینکنندگان
در صنعت، تسلط بر قوانین و مقررات و تکنیکهای لازم در بررسیهای استراتژیک، از
موارد بسیار پراهمیتی است که قبل از سرمایهگذاری در هر صنعتی بهخصوص صنعت فولاد میتواند
به انتخاب درست تکنولوژی، سرمایهگذاری در آن و احداث اصولی کارخانه منتج گردد.
انتخاب محل مناسب برای احداث صنعت و کارخانه و در نظر گرفتن فضای کافی و مناسب، در
آینده شرکت نقش بسیار پراهمیتی دارد و توسعه آینده صنعت را بهشدت تحتالشعاع خود
قرار میدهد. بعد از انتخاب جغرافیای مناسب برای احداث کارخانه با در نظر گرفتن
دسترسی به منابع و زیرساخت لازم، چیدمان خطوط و تجهیزات کارخانه بوده که از اهمیت
بالایی برخوردار میباشد. انتخاب اشتباه در موقعیت کارخانه و موقعیت خطوط و
تجهیزات میتواند هزینههای جبرانناپذیری در آینده به صاحبان و ذینفعان صنعت وارد
نماید. توجه به زنجیره تأمین و لجستیک و جابجاییهای درون کارخانه با رعایت اصول
لازم و سهولت دسترسیها در فضای داخلی کارخانه میتواند برگ برندهای در برابر
سایر رقبا باشد. نوع سرمایهگذاریها و جذب مشارکت در سرمایهگذاری نیز از عواملی
است که بر مسیر صنعت تأثیرگذار است. گاهی مشارکت چند سرمایهگذار با یکدیگر و همافزایی
و سینرجی حاصل از این مشارکت و همکاری میتواند منجر به اقدامات بسیار پرمنفعت و
ایجاد پروژههای عظیم ملی و بینالمللی گردد. در این مقاله به بیان این موضوعات میپردازیم.
مقدمه:
در آمار و ارقام و
مقالات مختلف در مورد بهرهوری کارخانههای مطرح و پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی
کشورهای مختلف در دهههای گذشته میخوانیم و میشنویم. آمار تولید فولاد در
کشورهایی مثل چین، کره و ژاپن با توجه به منابع در اختیار و شرایط حاکم بر صنعت
فولاد در دنیا گاهی خیرهکننده اعلام میگردد و حاکی از مدیریت عالی در سطح کلان
این کشورها و شرایط حاکم بر صنایع مختلف بهویژه صنعت فولاد در این کشورها میباشد.
در ایران باوجود شرکتهای فولادی متعدد و دسترسی به منابع لازم، راندمان و بهرهوری
تولید به نسبت کشورهای مذکور پایین بوده و مشکلات عدیدهای بر سر راه تولید اصولی
و مؤثر وجود دارد. احداث یک کارخانه فولاد، نیازمند آگاهی و دانش بالا و بررسیهای
همهجانبه و مطالعات دقیق داشته و بدون در نظر گرفتن حتی جزئیترین عوامل مؤثر بر
تولید و فروش محصولات میتواند عواقب جبرانناپذیری در پی داشته باشد. در این
مقاله به بیان برخی از مطالب برای سرمایهگذاری اصولی در صنایع فولادی و نقش محل
احداث کارخانههای فولادی و شرایط لجستیکی و زنجیره تأمین پرداخته و به هزینههای
پنهان ناشی از تصمیمگیریهای نادرست و منفعت ناشی از مطالعات دقیق و سرمایهگذاری
اصولی در این صنعت اشاره میگردد.
بهواسطه نوع صنعت فولاد، تجهیزات مرتبط با این صنعت عموماً
بزرگ، حجیم، جاگیر، انرژی بر و طبیعتاً گرانقیمت میباشد. لذا احداث صنعت فولاد
نیازمند فضای زیاد، زمین کافی و زیرساختهای مختص خود میباشد. از طرفی بسته به
نوع صنعت با آلودگیهای زیستمحیطی و پسماندهای این صنعت نیز مواجه هستیم؛ بنابراین
موضوع انتخاب زمینِ محل اجرای پروژه، تحت تأثیر عوامل فوق با محدودیتهای زیادی
همراه میباشد. دسترسی به منابع آب، برق، گاز کافی، دسترسی به جاده حملونقل
زمینی، دریایی یا ریلی، دسترسی به نیروی انسانی ماهر، نزدیکی با صنایع بالادستی و
صنایع پاییندستی و زنجیره تأمین مناسب، دسترسی به بازارهای هدف، رعایت الزامات قانونی،
رعایت الزامات زیستمحیطی و ... همگی باعث میشود انتخاب محل مناسب چالشی جدید در
شروع سرمایهگذاری در این صنعت باشد.
بسیاری از سرمایهگذاران ایرانی ترجیح میدهند در منطقه خود
اقدام به سرمایهگذاری نمایند و ترجیح میدهند خود در کنار و در محل کارخانههای
خود حضور دائمی داشته باشند و حاضر نیستند در نقاط مختلف کشور و در محلهای متفاوت
اقدام به سرمایهگذاری و احداث کارخانه نمایند. بسیاری از سیاستمداران و مسئولان
شهرها و استانها نیز برای مقابله با معضل بیکاری و جذب سرمایه برای شهر و استان
خود، از هر طریقی تلاش میکنند سرمایهگذاریها در منطقه و حوزه استحفاظی خودشان
باشد لذا با رایزنیهای سیاسی و وعدهووعیدهای بسیار گاهی موفق به احداث کارخانههای
فولادی در منطقه خود شدهاند بدون توجه اینکه، این اقدام در آینده چه عواقبی را
برای این صنعت میتواند در پی داشته باشد.
مسائل سیاسی و امنیتی کشور نیز گاهی بر انتخاب محل مناسب
برای احداث کارخانه فولاد تأثیرگذار میباشد و طی سالیان گذشته باعث شده است صنایع
فولادی در مرکز کشور بیشتر شکل گرفته و به کار خود ادامه دهند.
به دلایل متعدد سرمایهگذاران مختلف، کمتر حاضر به شراکت
بوده تا بتوانند سرمایهگذاری گستردهتر، اصولیتر و منطقیتر داشته باشند و همین
امر منجر به احداث کارخانههای وابستهای میگردد که در تأمین مواد اولیه دچار
مشکلات بزرگی در آینده خواهد شد.
دستورالعملهای محدودکننده و قوانین جدید که با تغییرات در وزارتخانهها
و شرایط سیاسی ناپایدار بوده و هر لحظه ممکن است تغییر نماید بهشدت روی سرمایهگذاریها
تأثیرگذار بوده و منجر به کاهش بهرهوری کارخانهها میگردد.
در کشورهای پیشرو و یا درحالتوسعه با ورود نسل جدید
تکنولوژی در صنایع فولادی که عموماً تمرکز این تکنولوژیها بر کاهش مصارف، ایمنی
بالاتر، افزایش سرعت و میزان تولید، بهبود کیفیت محصولات و ایجاد تنوع در خلق محصولات
جدید میباشد، خطوط قدیمی تولید کنار گذاشته شده و در معرض فروش قرار میگیرد.
دلالان این صنعت و تجار صرف قیمت پایینتر ماشینآلات دستدوم، اقدام به ورود این
تجهیزات به داخل کشور مینمایند و قوانین حاکم بر ورود تکنولوژی به کشور بههیچوجه
نقش مؤثر و سازندهای در پیشرفت تکنولوژی کشور ندارد و حتی اگر قانونی در این
زمینه وجود داشته باشد با عدم نظارت مؤثر و یا دور زدن قانون مواجه بوده و ماشینآلات
و تجهیزات جمع شده از سایر کشورها را روانه صنعت ملی کشور نموده است. اتفاق خطوط دستدوم
بیشتر از کشورهای چین، کره و اروپا به ایران صادر میگردد و همین امر منجر به
اختلاف بهرهوری در تولید صنایع فولادی کشور نسبت به کشورهای توسعهیافته و یا درحالتوسعه
شده است. ادامه این روند باعث عقبماندگی صنعت کشور و اتلاف منابع آن میگردد.
کشورهای توسعهیافته به دنبال خلق ارزش بالاتر و کسب سود
بیشتر بوده و با تکنولوژیهای جدید مواد خام را به مواد با ارزش و با قیمت بالاتر
تبدیل مینمایند. تولید گریدهای معمول و ساده فولاد در عصر کنونی و فروش آن چیزی
جز خام فروشی نبوده و راندمان و ارزشافزوده مناسب به دنبال ندارد.
بسیاری از شرکتهای معتبر فولادی اروپایی برای داشتن شرایط زیستمحیطی
مناسب و داشتن کشوری سبز صنایع با تکنولوژی بالای خود یا هایتک را برای خود نگه
داشته و صنایع انرژی بر و آلاینده را از خود دور نمودهاند. در این کشورها طراحیهای
گرانقیمت و ساخت تجهیزات دارای ارزش بالا صورت میگیرد و روانه کشورهای دیگر و
جهان سوم میشود. سرمایهگذاری صورت گرفته بیشتر در حوزه دانش و مغز افزار بوده تا
حوزههای تولید فولاد خام و از این طریق ضمن ایجاد وابستگیهای صنعتی برای دیگر
کشورها سود زیادتری برای خود ایجاد مینمایند.
امروزه شاخص مقدار تناژ تولید فولاد در دنیا بهتنهایی
نمادی از پیشرفت صنعتی و قدرت نبوده و کسب رتبههای نخست در این حوزه بدون در نظر
گرفتن سودهای حاصله، عواقب بعدی، محصولات نوین با کیفیت، محصولات هایتک و نیازمند
دانش بالا حائز اهمیت نیست. تنوع تولید انواع گریدهای مختلف فولاد، آلیاژهای جدید
با کاربردهای گوناگون و کیفیت بالاتر و قیمت نهایی بسیار بالاتر در سایر کشورها و
مقایسه فولادهای تولیدشده در کشور گواه بر این موضوع میباشد.
درحالیکه هیچ خط تولید استینلس استیل در داخل کشور ایران
وجود ندارد فولادسازان کرهای، چینی و اروپایی طیف وسیع و گریدهای بسیار متنوعی از
این فولادها و همچنین خانوادههای دیگری از فولادها برای کاربردهای گوناگون را
تولید و صادر مینمایند. شاید از دلایلی که تاکنون در کشور اقدام به احداث خطوط
هایتک نشده است هزینههای سرمایهگذاری اولیه بالا و زنجیرههای تأمین خاص برای
تولید این فولادها میباشد؛ اما وجود سیاست های آیندهنگرانه و همراستایی صنایع و
قوانین تسهیل گر و جلوگیری از صدور مجوزهای کمارزش و مشارکت سرمایهگذاران و
ایجاد بستر مناسب برای این سرمایهگذاریها میتوانست روزهای بهتری را برای صنعت
فولاد به ارمغان داشته باشد و اگر در این برهه نیز به این موضوع نگاهی بنیادین
نشود آینده تیرهوتاری برای این صنعت ترسیم خواهد گردید.
نکته بسیار پراهمیتی که سرمایهگذاران در صنعت فولاد بهویژه
در بخش خصوصی باید به آن توجه نمایند لزوم مطالعات دقیق اولیه از هر منظر میباشد.
شاید مطالعه اولیه طرح و تهیه طرح توجیهی فنی و اقتصادی اولیه کمی زمانبر و
نیازمند بررسیهای کامل بوده و هزینههای جزئی اولیهای داشته باشد اما خیلی اوقات
این هزینههای اولیه جلو ضرر و زیانهای هنگفت آتی را خواهد گرفت. گاهی عدم احداث
یک کارخانه و جلوگیری از اجرایی شدن یک طرح اشتباه بهمراتب منفعت بیشتری نسبت به
احداث یک صنعت غلط در منطقهای غلط با سازوکارهای غلط دارد. سرمایهگذاران محترم
باید برای این موضوع اهمیت ویژهای قائل باشند و صرف نداشتن اطلاعات و یا تصمیمات
احساسی و یا دریافت نظرات غیر کارشناسانه وارد حوزههای پر ریسک صنعت فولاد
نگردند.
انتخاب محل مناسب برای پروژه از جنبههای بسیار زیادی حائز
اهمیت است. در نظر گرفتن فضای مناسب برای توسعه آینده شرکت از شروع اولین پروژه
بسیار ضروری و حیاتی میباشد حتی اگر در شروع کار قصد توسعه وجود نداشته باشد. طرحها
باید آیندهنگرانه بوده تا با رفع موانع و مشکلات مالی سالهای اولیه و رسیدن به
سود در راستای تکمیل زنجیره تولید و تأمین زیرساختهای لازم بهدرستی دیدهشده و
وجود داشته باشد. بسیاری از شرکتها در سالهای بعدی با بحران توسعه و زیرساختهای
لازم برای آن مواجه میشوند.
غیر از محل اصلی پروژه، محل احداث هر سالن تولید و هر خط
تولید نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. تیمهای مشاورهای قوی با اشراف بر
چرخههای تولید در چیدمان خطوط در یک فضای کارخانه همزمان آیندهای را ترسیم
نموده و بهترین و بهینهترین انتخاب را برای محل احداث خط و تأسیسات مشترک برای
توسعه آینده با حداقل هزینهها در نظر میگیرد.
چیدمان اشتباه خطوط در یک محل منجر به افزایش هزینههای
لجستیکی آتی و رفتوآمدها و جابجاییهای پرهزینه مواد و محصولات در آینده میگردد.
گاهی همین جابجاییها هزینههای تمامشده را بهشدت افزایش داده و گاهی چهبسا
منجر به قفل شدن فعالیتها میگردد که برای رفع آن باید اقدامات پرهزینه دیگری
صورت گیرد.
توجه به شرایط اقلیمی محل، جغرافیای محل، عوامل طبیعی نظیر
سیل، زلزله، بادهای فصلی، گرما و سرما و نور خورشید و ... در احداث خطوط و کارخانه
بسیار نقش مهمی دارد و بر شرایط تولید کاملاً میتواند اثرگذار باشد.
دسترسی جادهای، دسترسی ریلی و ... اهمیت بسیار زیادی در هزینههای
حمل آتی داشته و میتواند در فضای رقابتی بهشدت اثرگذار باشد.
وجود زیرساختهای آب و برق و گاز کافی برای شروع پروژه و
برای آینده پروژه و امکان اخذ مجوزهای مربوطه برای توسعه زیرساختها بسیار مهم میباشد.
مسئولان شهری و ارگانهای شهری و استانی برای جذب سرمایهگذار در روزهای اولیه قولها
و وعدههای بسیاری داده اما پس از راهاندازی خط در صورت محقق نشدن وعدهها، چالشهای
بسیار ناگواری را برای تولیدکننده ایجاد مینمایند. لازم است این موارد کاملاً بهطور
قانونی از روز اول و در طرح اولیه دیده شود.
در نظر گرفتن فضاهای کاری مناسب در خطوط کارخانه، محل مناسب
برای تأسیسات و واحدهای پشتیبان، فضاهای انبار، رستوران، ساختمانهای اداری و ...
نیز در طرح اولیه باید بهدرستی و بهصورت جامع و آیندهنگرانه دیده شود.
وجود نیروی انسانی آموزش پذیر و شرایط مناسب برای جذب
نیروهای فنی مناسب تحت تأثیر منطقه و محل احداث کارخانه میتواند چالش بزرگی برای سرمایهگذاران
باشد. فرهنگهای قومی و محلی، اختلافات و نزاعهای منطقهای نباید در روند احداث و
توسعه شرکت تأثیر نامطلوب داشته باشد.
گاهی در بررسی جامع طرح ممکن است برعکس و برخلاف تصور تمرکز
تمام بخشهای یک صنعت در یک منطقه و در یک مجتمع جذاب نبوده و حتی در بررسی تمام
جوانب به این نتیجه برسیم که چنانچه هر بخش از صنعت در مناطق مختلف دیگری توسعه
داده شود شاهد نتایج و دستاوردهای بهتری خواهیم بود. شرکتهای زیادی در دنیا از
این استراتژی استفاده نمودهاند و توسعه خود را در مناطق مختلف در سطح یک کشور یا
در سطح بینالمللی انجام دادهاند و تبدیل به هلدینگ های بسیار بزرگ و موفق شدهاند؛
اما آنچه منجر به این موفقیتها شده است قطعاً مطالعات و بررسیهای دقیق مهندسی و
اقتصادی بوده است.
مشارکت سرمایهگذاران با یکدیگر نیز از مواردی است که
بسیاری از فولادسازان موفق در سطح جهانی را به سودهای کلان رسانیده است. سرمایهگذاریهای
مشترک بینالمللی، ایجاد کنسرسیومهای بزرگ، حتی در حوزهها و صنایع مختلف توانسته
است مسیر سودآوری شرکتها را هموار نماید. مشارکت صنایع بالادستی و مصرفکنندگان،
مشارکت تأمینکنندگان و تولیدکنندگان، مشارکت رقبا با یکدیگر منجر به ثبات بیشتر
طرفین مشارکتکننده و افزایش قدرت آنها و به دست آوردن بازارهای جدید شده است. نمونههای
بسیار زیادی از این مشارکتها در دنیا دیده میشود و امیداست با ایجاد بستر مناسب
در ایران نیز این موضوع در راستای حفظ منافع ملی محقق گردد.
شرکت فولاد تجهیز آران با تجارب ملی و بینالمللی
کادر مهندسی خود در کنار صاحبان صنایع و سرمایهگذاران صنعت فولاد بهویژه در خطوط
فرآیندی فولاد آمادگی ارائه خدمات مشاوره مهندسی برای احداث اصولی کارخانههای
فولادی در کشور را دارد و همواره سعی نموده است با در نظر گرفتن مصالح و منافع
ملی، خدمات ارزندهای را در به کارفرمایان محترم ارائه نماید.